در این تحقیق از روش های پنمن مانتیت، هارگریوز، جنسن هیز، بلانی کریدل و تورنتوایت برای تخمین تبخیر و تعرق گیاه گندم در منطقه مرودشت استفاده شده است که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارا می باشند. در روش پنمن مانتیت، محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل گیاه مرجع (ETo) به داده های هواشناسی زیادی نیاز دارد اما در روشهای دیگر که در تحقیق آورده شده است به داده های هواشناسی کمتری نیاز است. با توجه به کمبود منابع آب در این منطقه پی بردن به اینکه آیا می توان به جای استفاده از روش پنمن مانتیت از روش ساده تر و بهینه تری (از نظر مصرف آب) برای تخمین تبخیر و تعرق گندم (Etc) در منطقه مرودشت استفاده کرد یا نه می تواند مهم و مورد توجه قرارگیرد. در این تحقیق از داده های هواشناسی سالهای 1988 تا 2005 ایستگاه سینوپتیک سد درودزن استفاده شده و مقادیر تبخیر و تعرق گندم در منطقه مرودشت برای 17 سال و در ماههای کشت به صورت میانگین ماهانه بدست آمد. با استفاده از آزمون آماری (آزمون F) بررسی کردیم که بین مقادیر محاسبه شده تبخیر و تعرق گندم از روش های گفته شده اختلاف معنی داری وجود ندارد پس می توان نتیجه گرفت که می توان به جای استفاده از روش پنمن مانتیت از روش های دیگر گفته شده استفاده کرد، همچنین نتیجه دیگری که از مقایسه های آماری گرفته شد این است که معادله هارگریوز نسبت به معادله های گفته شده به معادله پنمن مانتیت نزدیک تر می باشد.